Artık seninle duramam Bu akşam çıkar giderim Hesabım kalsın mahşere Elimi yıkar giderim ندای کیست نا نداردجان میکند با غلغل خونواژهها پخش میشود روی چهرهای زیباندای چیستگلویش دریدهاندزل میزند توی چشمهای ماندای کیست به خاک و خونش کشیدهاندسرد میکنند خون گرمش میان جنازههانگاه کیستعجیب در عجب مانده خیره توی چشمهای ما؟ندای زندگی بود شد مرگ ناگهان آمد از کجا؟ کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 68 تاريخ : جمعه 3 تير 1401 ساعت: 4:00